به پاس هر وجب خاکی از این ملک         چه بسیار است آن سرها که رفته


به مستی بر سر هر قطعه زین خاک         خدا داند چه افسرها که رفته


نیروی دریایی ایران بارها در طول تاریخ پر فراز و نشیب و البته مملو از حماسه این دیار این جمله را با عملکرد خود ثابت کرده است


تا آخرین نفس


تا آخرین فشنگ


دریادلان نیروی دریایی در جنگ 8 ساله با بهره گیری از عناصری چون تخصص ،تجهیزاتی مدرن و عشق به خاک و ملت ایران بارها حریفان خود را در میادین نبرد به زیر کشیده است تا به همگان بفهماند ، ایران یعنی سرزمین دلیران...


تیمسار دریابان غلامعلی بایندر


غلامعلی بایندر فرزند دوم مرحوم علی اکبر بایندر ( پدر سه شهید) از تیره ترکان آق قومیونلو بود که در سال 1277 خورشیدی دیده به جهان گشود. نامبرده تحصیلات متوسطه خود را در مدرسه دارالفنون به پایان رسانده و در سال سال 1299 خورشیدی از مدرسه نظام مشیرالدوله با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل گردید.


پس از دریافت اولین نشان نظامی خود در اردوکشی مازندران،مجددا به خاطر شرکت در جنگ با (سیمیتقو) و ابراز شجاعت و نبرد با نیرو های  متجاوز روسیه در شمال کشور به دریافت نشان ذوالفقار که بالاترین نشان ارتش بود مفتخر گردید . سپس در خرداد 1303 به فرانسه اعزام شد و تا سال 1307 طی مدت 5 سال دوره های دانشکده توپخانه ( بوآتیه) و دانشکده تکمیلی ( مونن بلو) و دانشگاه جنگ فرانسه را با موفقیت طس کرده و به ایران مراجعت نمود . در سال 1310  و در شرایطی که وی با درجه سرگردی ، مسئولیت فرماندهی هنگ توپخانه لشگر یک مرکز را عهده دار بود ، برای تشکیل نیروی دریایی ایران به همراه یک گروه 200 نفره جهت آموزش به ایتالیا عزیمت و پس از خاتمه آموزش به همراه ناو های خریداری شده جدید به کشور مراجعت و نیروی دریایی  نوین ایران را در آب های گرم خلیج فارس عملیاتی نمود .


ایشان در سال 1315 در مقام اولین فرمانده نیرو دریایی نوین ایران به درجه ناخدا یکمی نایل آمد و در سال 1319 به درجه دریاداری رسیده و در سوم شهریور ماه 1320 به هنگام مقابله با نیرو های متجاوز انگلیسی به خاک ایران ندای وطن را لبیک گفت و به شهادت رسید .


برابر مقررات ارتش ، از تاریخ یک روز قبل از شهادت به درجه دریابانی نایل گردید.


چگونگی شهات...


ایشان که در 48 ساعت قبل از شهادت ، علاوه بر مسئولیت فرماندهی نیروی دریایی، به سمت فرماندهی کل منطقه جنوب خوزستان نیز منصوب شده بود و تیپ مستقل مرزی را نیز تحت امر داشت در ساعت 4 بامداد سوم شهریور ماه 1320 با شنیدن صدای انفجار ،با سرعت از منزل خارج و با استفاده از قایق موتوری و زیر آتش مسلسل نیرو های متجاوز خود را به مقر فرماندهی رسانده و پس از صدور دستورات لازم به افسران ستاد و فرماندهان به تلگرافخانه رفته و گزارش وقایع و هجوم نیرو های انگلیسی را به تهران و اهواز مخابره کرد . آنگاه با حضور در قرار گاه مرزی عده ای را مامور مقاومت در برابر مهاجمین کرده و خود که مسلح به یک قبضه برنو بود به همراه سروان ولی الله مکری نژاد معاون فرمانده گردان هنگ هشت توپخانه ، با اتومبیل و از راه خشکی عازم خرمشهر شدند. تا ستاد فرماندهی عملیات را در منطقه حفار ( که از لحاظ نظامی موقعیت مناسبی داشت و بیش از دو قبضه توپ 105 م.م و گروهی سرباز در انجا مستقر بودند) تشکیل دهد. اما چند دقیقه ای بعد از حرکت با نیرو های موتوریزه انگلیسی مواجه و در حین مقاومت و جنگ و گریز با آنان در شرایطی که تلاش می نمودند تا با استفاده از پستی بلندی های منطقه خود را به نهر جاسبی برسانند با رگبار مسلسل متجاوزین در حوالی پاسگاهی در نزدیکی بی سیم خرمشهر به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.