در ایران عزیزمان خلبان کبرایی که در جنگ شرکت کرده و شجاع و سلحشور باشد زیاد داریم. اما در بین این همه شجاع افراد خاصی هم پیدا میشوند که شدیدا گمنامند و باید اهالی فن و هنر به بهترین شکل از این اسطوره ها استفاده نمایند.
از شما میخواهیم ثانیه ای با دقت خود را در شرایطی که میگوییم تصور کنید. شما موشک زن کبری هستید. باید از طریق دوربین موشک ، بعلاوه را روی تانک دشمن تنظیم کنید. در شرایطی که در کابین بسیار تنگ و خوف آور کبرا نشسته اید و انواع سلاح های سبک و سنگین دشمن را در حال اجرای آتش به سمت خودتان میبینید. در حالی که شما در حال نشانه روی هستید از دهانه ی لوله اش آتش مهیبی که نشان از شلیک به طرف شماست دیده میشود. گلوله ی تانکی که همرزمان شما را در عملیات های گذشته به شدت به شهادت رسانده است. این فقط یکی از هزاران خطراط وحشتناکی است که خلبانان کبرا در خطوط مقدم با آن مواجه شدند.
حال قهرمان مورد نظر ما نه یکبار بلکه صدها بار این صحنه را در دوربینش دید. اما همچنان موشکش را تنظیم و با دقت به برجک تانک دشمن کوبید و آن را از آمار ارتش متجاوز خط زد. او یکی از باسواد ترین و شجاع ترین افسران خلبان بود. در روز آغاز عملیات بیت المقدس وقتی دو تن از بهترین خلبانان هوانیروز ایران را از دست دادیم (شهید تفضلی و رادفر) تنها گزینه ای که بتواند جای این دو عقاب سرفراز را پر کند او بود که بلافاصله به خطوط دشمن زد و چه مردانه صفوف دشمن را یکی پس از دیگری در هم شکست. این شکارچی بی نظیر بعد ها یک پایش از زانو در راه میهن قطع شد. وقتی او را از نزدیک ببینی باورت نمیشود او همانی است که در بالا توضیحش را خواندی. تواضعش نشان از روحیه ی پهلوانی اساطیری نیاکان ایرانی اش دارد. او بعد ها بخاطر رشادت های بینظیرش با درجه ی سرلشکری بازنشست شد. شما هم کنجکاو شدید شهید زنده ی هوانیروز را بشناسید؟ نام و عکس او را در بالا ببینید. نامش را به خاطر بسپارید. او سرلشکر جانباز، استاد خلبان علی اشنودی است.